شطحیات

شطحیات

بزن این زخمه اگر چند، در این کاسه تنبور نمانده است صدایی....
شطحیات

شطحیات

بزن این زخمه اگر چند، در این کاسه تنبور نمانده است صدایی....

کرم و چاه و معجزه و چیزهای دیگر!

امروز چاه حموم گرفت.

چله ی یس هم دیشب به دلایلی خراب شد.

چه کنم که اراده ی نداشته یگانه عامل همه شکستهای منه.چند وقت تو این فکر بودم که چرا از عالم بالا هیچ کمکی به من نمیشه؟چرا اینهمه استغاثه من بی جوابه؟

روز تولد نبی اکرم(ص) دلم گرفت و به رسول الله عرض کردم:"پدر!مثل ابراهیم بت شکن(ع)جبینم را به خاک بگذار و هوای نفسم را تو قربانی کن!"

 الان که نگاه میکنم میبینم خیلی کمک به من رسید این چند وقته که حتماً از جانب اون بزرگوار بوده.شاید دفعات پیش هم اگه چشم باز میکردم همین نتایج رو میدیدم.اما میترسم به خاطر بی لیاقتیم این مددها قطع بشه.

یارسول الله!من همیشه کم مقدار بوده و هستم! وشما کان کرم!اگر قرار به قابلیّتِ قابل بود، که خیل عظیم خلایق محروم میشدن. بل، همه غیر از شما و خاندان معصوم شما!

یا رسول الله! بار دگر معجز طبیبیت شما رو میطلبد این کرم زبون!

مگر ما بزرگ نداریم؟مگر ما نشانه خدا پرستی احتیاج نداریم؟

البته که شما رسالت را به سر منزل رساندید و ما هم روز قیامت فریاد "بلّغتَ" از اعماق جان سر میدهیم

ولی....

این کرمِ کور! معجزه ای بزرگتر از نارِ سلام میخواهد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد