به کردارِ کرگدن، تنها سفر کن.
از همراهی محبت زاید،
و از محبت، رنج؛
چون این زهر را که از محبت برمیتراود بینی،
به کردار کرگدن تنها سفر کن.**
* نام آخرین اثر بهمن قبادی
**شعری از بودا
سلام. اما سفر کردن به تنهایی سخته. راه را همسفری باید....
همراه بسیار است اما همدمی نیست!مثل تمام غصه ها این هم غمی نیست!خیلی باید حواس جمع بود. بعضیا میان که برکه کوچک تنهاییمان را فقط! خراب کنند. خدا به همه مثل بنده لطف کناد.
در دل هراس هیچکس هرگز نبودت آن روح ، روح لاابالی را چه کردی؟
تو آمدی و بهاران رفته پیدا شد....شاید آنها راست می گویند، شاید شاعرم...
لینک شدید بس که تلخ است وبلاگتان! دوست دارم تلخی را...(تا یک جایی البته)
نوش جانتان، تلخی البته تا یک جایی! خوش آمدید.
سلام.
اما سفر کردن به تنهایی سخته.
راه را همسفری باید....
همراه بسیار است اما همدمی نیست!
مثل تمام غصه ها این هم غمی نیست!
خیلی باید حواس جمع بود. بعضیا میان که برکه کوچک تنهاییمان را فقط! خراب کنند. خدا به همه مثل بنده لطف کناد.
در دل هراس هیچکس هرگز نبودت
آن روح ، روح لاابالی را چه کردی؟
تو آمدی و بهاران رفته پیدا شد....
شاید آنها راست می گویند، شاید شاعرم...
لینک شدید بس که تلخ است وبلاگتان!
دوست دارم تلخی را...(تا یک جایی البته)
نوش جانتان، تلخی البته تا یک جایی! خوش آمدید.