شطحیات

شطحیات

بزن این زخمه اگر چند، در این کاسه تنبور نمانده است صدایی....
شطحیات

شطحیات

بزن این زخمه اگر چند، در این کاسه تنبور نمانده است صدایی....

زین تغابن که خزف می شکند بازارش :(

- «برو به این مردک عوضی! بگو یا این چند نفر را عزل می کند یا خودم با اردنگی از وزارتخانه بیرونش می کنم.»*


بسم الله


دکتر رضا سلام


من از شما عذر می خواهم که وکیل تسخیری من -منتخب من؟**- در مقابل ادب و متانت شما، بجز این محتملات مهمل، تراوشاتی ندارد.

مقابل شما که دانشمندید، شما که کم حرف و اهل عملید، شما که السابقون دفاع و مقاومت فارس هستید، شما که بورسیه بدون حتی یک برگ CV، بورسیه خارج ادبیات فارسی!! را برنمی تابید.

راستش را بخواهید، دوره قبل، سر بزنگاه ورود این آقایان به خانه ملت، به دلایلی، انقدر ناراحت و فورانی بودم که خودکار را محکم روی کاغذ رای کشیدم برای درج یک ضربدر بزرگ.

دکتر جان، این نوشته را این موقع شب -احتمالا وقت اتمام نماز شبتان- نوشتم که بگویم:

«جای آن ضربدر محکم، روی قلبم تیر می کشد. به خاطر خدا عدم حضورم را ببخش!»



* کاش می توانستم مؤدب بودنت را سرزنش کنم، .... که در طریقت ما کافریست رنجیدن :(


** محض اطلاع:

http://khabaronline.ir/detail/211402/Politics/4389
نظرات 9 + ارسال نظر
محمد شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 01:47 ق.ظ http://haqiqatjoo.blogsky.com/

ادعا: شما صلاحیت ندارید
دلیل:
۱- چون شما کارهایی که یقیقنا بخشیش غیر قانونی بوده را لو داده اید.
بله بورسیه ها را لو دادید و این عمده اشکال شما است. شما اعتماد بنفس فرزندان ما را گرفتید. چه اشکالی داشت که با معدل زیر سیزده تو رشته ادبیات این جوونهای متعهد برن اروپا بچرخند؟؟ هان؟ تازه میدانید که لو دادن اسناد محرمانه گذشته خودش جرم است و مدعی العموم آماده است برای گرفتن خفتتان.
۲- شما دو فتنه گر را معاون خود قرار داده اید...
-ببخشید برای چه فتنه گرند؟
- خب معلومه این هم فیلمش آقای توفیقی در سال هشتاد و هشت دارد برای دانشجویان سخنرانی میکند و عصبانی است....
- خب اینکار که غیر قانونی نیست؟ تازه اگه اون فیلم رو دقیقا نگاه کنید نماینده مقام معظم رهبری هم در آن جلسه حضور دارند . پس ایشان هم فتنه گر است؟
-خب دیگر. کلا آقای توفیقی اصلاح طلب است . همین را میخواستید بدانید؟ شما نباید ایشان را استخدام میکردید. چون ایشان کارت هدیه به ما نداد. و از اون کارهای زشت تو بیمه نکرد. بعدش هم تو کهریزک واقعا جهاد نکرد. پس معلوم شد که شما محکومید... مقاومت نکنید..
۳- ببینید یه نشریه تو یکی از دهات مشهد در دانشگاه چاپ شده و این فساد روی زمین است ولی شما کاری نکردید
- خب نمایندگان محترم اون نشریه توقیف شده و کلا پنجاه تا تیراژ داشته...
- نخیر این امور مهم است ما از آقای علم الهدای مشهد هم استعلام کردیم.... شما باید فرو بیایید....
۴- ببیند شما در مراسم شانزده آذر پارسال از آقای محمدرضا خاتمی دعوت به سخنرانی کردید. مگر نمیدانید که رضا خاتمی فتنه گر است....
- خب اگه فتنه گر است جناب قاضی القضات و مدعی العموم معروف ایشان را دستگیر کنند به من چه .... من استعلام کردم وزارت اطلاعات تایید کرده ....
- نه مثل اینکه گوشی دستتان نیامده ... حرف اینکه کلا ما از فضای باز بدمون میاد. کهیر میزنیم از فضای باز.... تو فضای باز نون ما آجر می شود ... پس چی شد؟ شما باید بروید...
ما آًقای رسایی را برای وزارت علوم در نظر گرفته بودیم که جلیلی رای نیاورد ولی الآن که میتوانیم جلوی شما رابگیریم...

حالا مونده اگر بتوانیم روحانی را منفعل نگه داریم سراغ وزیر ارشاد و آموزش و خارجه هم خواهیم رفت....

گاهی فکر می‌کنم جای صدشکرباقیست امثال دلواپسها در بحبوحه انقلاب فرهنگی نبودند. احتمالا الان فقط دو سه تا رشته تو دانشگاه داشتیم

نجم الهدی سه‌شنبه 4 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 05:56 ق.ظ http://khomarin.blogfa.com

فالحق...لا یجرِی‌ لاحد إلا جری‌ علیه، و لا یجرِی‌ علیه الا جری‌ له.
نهج البلاغه مولانا امیرالمؤمنین ارواحنا فداه

حضورت قند، نظرت قند...قسمت ما، قند مکرر.

غریبه جمعه 14 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 12:16 ب.ظ

سلام عزیز دل
روزگارت خوش اگرچه تو این وانفسا ی این ملک خراب دارا و سارا ، یافتن روزگار خوش غتنیمت جنگی ست. تا میخواهی یه کمکی دلت خش بشود باز قصه ای نو ، عزایی نو ، غمی جانکاه و آنچه تو دانی و دانم ...

یه روزی شیر از حکومت بر جنگل خسته شده بود و میخواست بره مسافرت ، کار رو سپرد دست گرگ. آقا گرگه هم از روباه دل خوشی نداشت . وقتی قدرت رسید دستش هر روزروباه رو میدید و بهش می گفت چرا گوشت درازه برو پشت و میبردش اونطرف و باهاش آن کار دیگر میگرد ...
بالاخره روباه خسته و مستاصل ردی از شیر پیدا میکنه و باهاش تماس میگیره و شکایت که گرگ که گذاشتی ال می کنه و بل ...
شیر در تماسی با گرگ بهش میگه میدونم دلت از روباه خونه ، هر کاری میخوای بکنی بکن اما براش یه دلیلی چیزی هم بیار . آخه گوش دراز هم مگه شد دلیل مجازات؟! مثلن یه کاری بهش بده درست انجام نداد تنبیه ش کن و آن کار دیگر ... بهش بگو بره برات سیگار کنت بگیره ، اگه پایه کوتاه گرفت بگو پایه بلندش رو میخواستم و برعکس و بعدشم کار خودت رو بکن
گرگ قبول میکنه و فردا که روباه رو میبینه صداش میکنه . روباه با ترس و لرز میره جلو .
گرگ : بیا کاریت ندارم. میخوام بری برام سیگار بخری
روباه : چی بخرم؟
گرگ : کنت بگیر ( قبل از اینکه روباه به تونه سوال دیگرری بپرسه) د برو دیگه یالللاااا
روباه میره و برمیگرده
گرگ : گرفتی ؟
روباه : بفرما
گرگ : من کی گفتم کنت پیه کوتاه میخوام ؟ یالا برو پشت من بیام
روباه : خب بگو که کنت پایه بلند میخوای. بفرما اینم کنت پایه بلند

گرگ با دیدن این وضع عصبانی میشه برمیگرده میگه اینا رو ولش کن چرا گوشت درازه !!!!!!!!!!!!!

چرا ما گوشا مون درازه راستی؟؟؟؟؟!!!!!!!!

ببخش طولانی شد
خیلی مخلصیم

نجم الهدی چهارشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 07:29 ق.ظ

این دیر نویسی ها معنایش این است که هنوز تصمیم نداری بازار قلم دگران را کساد کنی؟!

... و گر تو زهر دهی، به که دیگران تریاک

نجم الهدی دوشنبه 7 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 11:54 ب.ظ http://khomarin.blogfa.com

آمده ام
که سر نهم
عشق تو را به سر برم...

سر چه باشد پیش پایت

حسن دوشنبه 21 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 11:38 ق.ظ

سکوت را مذمت کرده ای و باز هم سکوت کرده ای!!!
چیزی بنویس... مشتاقیم

حبیب چهارشنبه 23 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 07:34 ق.ظ

شهید حسن شحاطه
رهبر شیعیان مصر

!!!

بانو چهارشنبه 12 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 03:41 ب.ظ

سلام.
سال خوبی داشته باشید.
چه سکوت طولانیی.
موفق باشید.

سلام. ممنونم. امیدوارم سال پیش رو فرخنده باشه تمام لحظاتش. قلم شکسته :)

مهتاب سه‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1394 ساعت 02:29 ب.ظ http://sher-adab-eshgh.blogfa.com

چه دل آزار اند این نبودن ها ...
.
.
.
دلتنگم و با هیچ کسم میل سخن نیست ...

آه از این وختااااا ...
خدا دلتونو شاد کنه! یا مونس من استأنسه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد